English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6085 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
packing U هر ماده مورد کاربرددربسته بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
analyte U ماده مورد تجزیه
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
detotalizing counter U شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد
demand paging U صفحه بندی مورد نیاز
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
cases U مورد
occurence U مورد
unseasonable U بی مورد
open to question <adj.> U مورد شک
case U مورد
instance U مورد
instances U مورد
inopportune U بی مورد
inapposite U بی مورد
oportuneness U مورد
unseasonably U بی مورد
occasions U مورد
occasioning U مورد
objected U مورد
occasioned U مورد
occasion U مورد
object U مورد
indirect objects U مورد
direct objects U مورد
objects U مورد
out of place U بی مورد
objecting U مورد
savory U مورد پسند
utilization U مورد مصرف
utilized U مورد استفاده
savoury U مورد پسند
beloved U مورد علاقه
dubious U مورد شک مشکوک
noted U مورد ملاحظه
in dispute U مورد بحث
utilisation [British] U مورد مصرف
using U مورد مصرف
in no instance U در هیچ مورد
involved U مورد بحث
unnecessary roughness U خشونت بی مورد
entitlements U مورد سزیدگی
entitlements U مورد استحقاق
confutation U مورد تکذیب
entitlement U مورد استحقاق
under disccussion U مورد بحث
entitlement U مورد سزیدگی
sightly U مورد نظر
laughing stock U مورد تمسخر
to make observations [about] [on] U اندیشیدن [در مورد] [به]
expectative U مورد انتظار
fishy U مورد تردید
dubitable U مورد شک مشکوک
happy [about] <adj.> U خشنود [در مورد]
case analysis U تحلیل مورد
instance U لحظه مورد
opportuneness U مورد مناسب
myrtle berry U مورد دانه
requirement U مورد نیاز
myrtle U مورد سبز
undue U بی جهت بی مورد
undue U ناروا بی مورد
usage U مورد استفاده
usages U مورد استفاده
special case U مورد ویژه
In this case ( instance) . U دراین مورد
liable to prosecution U مورد تعقیب
case study U مورد پژوهی
mytaceous U از تیره مورد
objcetionable U مورد ایراد
object of transaction U مورد معامله
schreber case U مورد شربر
cases U دعوی مورد
subject of hire U مورد اجاره
cases U مورد غلاف
case U دعوی مورد
case studies U مورد پژوهی
case U مورد غلاف
As the case may be . U برحسب مورد( آن)
exploitation [utilization] U مورد مصرف
collector's item U مورد استثنائیوویژهیککلکسیون
myrtaceae U تیره مورد
hold up <idiom> U مورد هدف
received U مورد قبول
to make observations [about] [on] U نگریختن [در مورد] [به]
taken U مورد تحسین
taken U مورد قبول
instances U لحظه مورد
usage U مورد مصرف
stipulation U ماده
agents U ماده
bitches U سگ ماده
agent U ماده
provision U ماده
female U ماده
foamed meterid U ماده کف
abscess U ماده
bitched U سگ ماده
clause U ماده
bitching U سگ ماده
abscesses U ماده
item U ماده
items U ماده
material U ماده
stuffless U بی ماده
clauses U ماده
bitch U سگ ماده
metal U ماده
metals U ماده
monoclinous U نر و ماده
materials U ماده
matter U ماده
anti matter U ضد ماده
stuff U ماده
substances U ماده
substance U ماده
matters U ماده
mattered U ماده
stuffed U ماده
stuffs U ماده
mattering U ماده
nany U بز ماده
article U ماده
antimatter U ضد ماده
nanny goat U بز ماده
catch for door bolt U ماده
articles U ماده
nanny goats U بز ماده
criticised U مورد انتقاد قراردادن
capital employed U سرمایه مورد استفاده
agreement area U سطح مورد قرارداد
scrutinizing U مورد مداقه قراردادن
scrutinizes U مورد مداقه قراردادن
receptee U افراد مورد پذیرش
scrutinized U مورد مداقه قراردادن
Recent search history Forum search
2New Format
1tink and grow rich
1A hero can affect on the people.
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2مهرآسا
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1It takes a bit of a performance penalty compared to the previous one.
1اصلاح ترجمه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com